فیروز سیر کتاب زیر نور ماه شیشه‌ای - فیروز سیر

به دیوار تکیه دادم و آرام به پایین سر خوردم.
جسی با دست‌های کوچولویش پشتم را مالید و گفت: «گریه نکن لورل. مامان توی بهشت است.»
گفتم: «جسی می‌شود کمی تنهایم بگذاری؟»
اما جسی آرام گفت: «نگران نباش لورل! مامان دیگر از هیچ چیز نمی‌ترسد.»

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 244 views بار دسته بندی : ریپورتاژ تاريخ : 6 آوریل 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.